درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آ وری چرخ نیلوفری را در جلسه ای دعوت شده بودم ، هر کسی قطعه شعری میخواند و صحبت آغاز میکرد تا نوبت به ما رسید اول هراسی در دل داشتم و نمیخواستم حرفی بزنم تا اینکه به خود آمدم و شروع کردم به خوانش غزل حافظ شور و حال عجیبی به ما دست داد وقتی از جلسه به خانه برگشتم خیلی با علاقه کتاب حافظ را باز کردم تا بخوانم ولی به این آسانی ها هم نبود باید آموزش میدیدم بر آن شدم که کلاسی بروم و بیاموزم ایده ای به سرم زد در جمع بهتر یاد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Trey Danielle فروشگاه آنلاین لباس مجلسی در بابل Bharath اخبار ریپورتاژ اخبار شرکت آب و فاضلاب شهری و روستا - آبفای ایران نوشته های یک آدم غیر معمولی Jessica طبیعت آبشاران بیماری های کلیوی